خلاصه داستان: داستان مردی را روایت میکند که در برقراری ارتباط با آدمها دچار مشکل است و در عوض تعامل بسیار خوبی با حیوانات دارد. او سالها دور از ایران زندگی کرده و حالا که بازگشته احساس میکند هیچیک از مردم را نمیشناسد...
خلاصه داستان: آقای ناصر ایزدی و خانم ایزدی توسط یکی از نمایندگان آژانس گردشگری به برزیل دعوت شدند. آنجلا (زن برزیلی) ناصر را بهعنوان نامزد سابق خود اشتباه فهمیده است و این موضوع، رویدادی چالش برانگیز برای سفر آنها است...
خلاصه داستان: این فیلم داستان زوج جوانی را روایت میکند که برای ادامه تحصیل به ملبورن میروند. با این حال، تنها چند ساعت قبل از حرکت پرواز خود، آنها ناخواسته درگیر یک اتفاق غم انگیز میشوند...
خلاصه داستان: تعدادی از دانشآموزان به منظور شرکت در مسابقه بادبادکبازی در انقلاب زمستانی به منطقه خزر سفر کردهاند. در کنار اردوگاه آنها یک کلبه کوچک است که توسط سه آشپز که در یک رستوران نزدیک کار میکنند، اشغال شده است...
خلاصه داستان: رعنا و عماد زن و شوهری جوان هستند که در حال اجرای تئاتری بر اساس نمایشنامه مرگ فروشنده نوشته آرتور میلر میباشند. آنها به علت نشست زمین مجبور میشوند خانه خود را ترک کنند و به اصرار یکی از دوستانشان بنام بابک به خانهای اسباب کشی میکنند که قبلاً زنی بدنام بنام آهو در آن ساکن بوده است…
خلاصه داستان: سمیه، کوچکترین دختر یک خانواده فقیر، در حال ازدواج است و ترس بر تک تک اعضای خانواده در مورد چگونگی غلبه بر مشکلات پس از رفتن او غالب شده است...